حکمت روز (480)- شرح دو سیر نزولی و صعودی عقل به عنوان اول ما خلق الله و منتهای این دو سیر

عقل، پس از آفریده شدن به عنوان اول ما خلق الله، به نصّ شریف «ادبروا قبل» دارای دو سیر نزولی و صعودی یا ادباری و اقبالی است. سیر نزولی و ادباری عقل که منتهای آن مقام خاک و زمین است، متجلی در «متن وحی» یا همان کتاب الله صامت و قرآن کریم است و سیر صعودی و اقبالی عقل که منتهای آن نیل مجدد به مقام اول ما خلق اللهی و خلافت الهی است، متجلی در «تفسیر و اجرای صحیح وحی» یا همان کتاب ناطق و عترت طاهره است و عقل را بر مبنای این دو سیر می توانیم به دو عقل تنزیلی و تأویلی که توأم با یکدیگر هادی و موصل انسان به مقام اعلی علینی و بهشت ابدی و اخروی است، تقسیم نمائیم و هر گونه اخذ به کتاب و رفض عترت طاهره با ادّعای «حسبنا کتاب الله» به معنای تداوم سیر نزولی از زمین به بطون و اعماق زمین و به معنای تصّدی گری تأویل عقل توسط جهل و قرار گرفتن در سیر نزولی ابدی و نیل به مقام اسفل السافلینی و دوزخ ابدی است. و صلی الله علی محمد و آله

 

2 نظر

  1. با عرض سلام محضر استاد معظم آیه الله سید محمد قایم مقامی زید عزه
    نظر به این که در کلمات حضرت امام خمینی (س) و برخی ارباب معرفت، حقیقت ادبار یا سیر نزولی عقل كه در حديث ديگر به اقبال تعبير شده‏ ، عبارت است از: ظهور نور آن از ماوراى حجاب‌هاى غيبى در مرائى تعيّنات خلقيّه. نهایت این سیر نزولی که مرتبه بعد مرتبه صورت می گیرد در منظر امام خمینی (س)، حضرت شهادت مطلقه است كه طبيعة الكل مرآت آن می باشد. و بر همین مبنا اقبالِ عقل كلّى عبارت از: رجوعِ طبع الكلّ به مثال الكلّ و مثال الكلّ به نفس الكلّ و نفس الكلّ به عقل الكلّ و عقل الكلّ به فناء كلّى است:‏ «كَما بَدَأَكُمْ تَعُودُونَ».
    لطیفه و دقیقه دیگر این است كه ادبار عقل با ادبار جهل، تفاوت و تمايزى بيّن و آشكار دارد و آن، این است كه: ادبار عقل كه عبارت از توجه به كثرت و عالم طبيعت است، محض اطاعت حق و ايتمار به امر ادبار است كه از مصدر جلال صادر شده است و از اين جهت، اصحاب معرفت، من جمله حضرت امام خمینی (س) اصرار بر آن دارند که اين ادبار، تصرف در حقيقت عقل نكند و او را از مقام مقدس خود منحطّ ننمايد و موجب احتجاب آن نگردد. لذا ورود و یا نزول عقل به عالم طبيعت، نزولی با سلامت يا قريب به سلامت است و براى اطاعت امر و انفاذ حكم است و رؤيت جمال جميل در مرآت تفصيلى است و بسط توحيد در تكثير و برگرداندن حكم تكثير به توحيد است.
    با توجه به مطالب فوق، جای این پرسش است که:
    – اگر ادبار عقل، تصرفی در حقیقت عقل نداشته و موجب احتجاب آن نمی گردد و عقل بنا بر ایتمار از امر «اقبل» رو به آن مقام اسنی و مرتبه اعلی دارد، چگونه تصدی گری تاویل عقل به توسط جهل، موجب تداوم سیر نزولی عقل از زمین به بطون و اعماق زمین و نیل به مقام اسفل السافلینی و دوزخ ابدی و احتجاب عقل در این حجب غلیظه و متراکمه می گردد؟
    الا آن که مقصود و مرام جناب استاد از تداوم سیر نزولی، سیر نزولی جهل باشد و نه عقل که در این صورت، اشکال وارد بر متن این خواهد بود که محور سخن در ادبار و اقبال عقل بود؛ و طرح سخن در ادبار و اقبال جهل، بالبدیهه صورت گرفته و به اجمال رها شده است.
    – سوال دیگر آن که با توجه به این عبارت حضرت استاد: «سیر نزولی و ادباری عقل که منتهای آن مقام خاک و زمین است، متجلی در «متن وحی» یا همان کتاب الله صامت و قرآن کریم است» آیا ایشان تجلی در متن وحی را در نهایت سیر نزولی عقل، تجلی انحصاری می دانند و یا این تجلی را علاوه بر متن وحی بر دیگر تعینات و کثرات حضرت شهادت مطلق، طاری و ساری می دانند؟
    استدامت ایام عزت سرور مکرم و استاد معظم را از درگاه خداوند مسئلت دارم.
    و آخر دعوانا ان الحمد لله رب العالمین

    • سید محمد قائم مقامی

      بسم الله الرحمن الرحیم
      با سلام و تشکر از فاضل گرانمایه جناب آقای جلیلی (شاکر) برای تعلیقه ایشان ذیل حکمت 480 و نقل سخن نورانی حضرت امام خمینی رضوان الله علیه در مورد اقبال و ادبار عقل و اینکه این ادبار از آنجا که بر مبنای ایتمار امر الهی بوده از اینرو عقل در سیر ادباری خود و نزولی خود، منزه از آلودگی به عالم اعراض و کثرات باقی می ماند که سخن حق و متینی است و اما سخن اینجانب در حکمت یاد شده مبتنی بر دو نکته است. نخست تطبیق دو سیر نزولی و صعودی عقل با ثقلین یعنی کتابین صامت و ناطق و اینکه کتاب صامت یا قرآن کریم همان عقل منزل و عترت طاهره که متولی فهم و تاویل و اجرای کلام الله مجیدند، همان عقل صاعدند و باین ترتیب قوسین وجود کامل و عقل صاعد در سیر صعودی خود به نقطه ای میرسد که عقل منزل قرآنی از آنجا سیر نزولی و ادباری خود را آغاز کرده بود. ونکته دوم اینکه: عقل منزل هنگامی که به منتها الیه نزول خود که عالم طبیعت و خاک و الفاظ است میرسد یا باید از طریق عقل تاویلی و صاعد که متجلی در وجودات مبارکه معصومین (ع) است به مبدا خود باز گردد یا از طریق تولیت جهل و تاویل جاهلانه که متجلی در خلافت و ولایت غاصبانه است، سیر نزولی آن از زمین به باطن زمین که اطباق دوزخ است، ادامه پیدا کند و قوس دوم بجای آنکه قوس اول را کامل کند و آخر را به اول برساند، تحت آن و بصورت معکوس و معلق، ظاهر شود. و بدیهی است که عقلی که از منتها مرتبه نزول خود که زمین است، نزول خود را به باطن و ملکوت زمین ادامه میدهد، دیگر عقل نیست بلکه جهل و شیطنت و نکراء است کما اینکه کلام الهی که از عالم الفاظ یا منتها الیه نزول خود، به عوالم پائین تر نزول میکند، دیگر خود کلام الله نیست بلکه تفسیر و تاویل باطل از آن و کلام شیطان و مجلای قهر خداوند است. به امید توفیقات هر چه بیشتر و تنویر قلوب به انوار حکمت و معرفت. والسلام

پاسخ بدهید

ایمیلتان منتشر نمیشود

لطفا مقدار صحیح را در کادر وارد کنید. *