عاشورا يعني مخالفت با «توافق به هر قيمت»

وطن امروز:

اين روزها که در آستانه فرا رسيدن ماه محرم‌الحرام که به گفته امام راحل ضامن حفظ اسلام است قرار داريم، هجمه‌هاي مختلفي به مفاهيم عاشورا شده و برخي با تحريف اين واقعه عظيم و وارونه جلوه دادن پيام عاشورا و تخريب فريضه امر به معروف و نهي از منکر در پي مشروعيت‌بخشي به اقدامات خود هستند، نشستن پاي سخن عالمان ديني به‌خوبي مي‌تواند ميزاني براي تشخيص حق از باطل و تبيين پيام‌هاي قيام امام حسين‌(ع) باشد. در همين رابطه «وطن‌امروز»، گفت‌وگويي با آيت‌الله سيدمحمد قائم‌مقامي، از اساتيد برجسته حوزه و دانشگاه انجام داده است. آيت‌الله قائم‌مقامي در اين گفت‌وگو بر مساله عزت تاکيد ويژه‌اي کرد و ضمن اشاره به اينکه عزت مهم‌ترين پيام کربلا است، تاکيد ‌کرد عاشورا عين عزت است و توافق به هر قيمتي دقيقا بر خلاف آموزه‌هاي عاشورا است.

با سلام و تشکر از شما به خاطر فرصتي که در اختيار ما قرار داديد. با توجه به فرا رسيدن ماه محرم‌الحرام و اينکه حال و هواي کشور به صورت يکدست حسيني شده است، مهم‌ترين پيام واقعه عاشورا را چه مي‌دانيد؟
برنامه‌هاي مربوط به محرم امسال به صورت ويژه‌تري نسبت به سال‌هاي گذشته در حال انجام است. مهم‌ترين دليل آن هم شرايط حاکم در منطقه و جهان به شمار مي‌رود. پيام عاشورا همان لبيک يا حسين است. لبيکي که به انسان کامل گفته مي‌شود. حفظ اين پيام نياز به ناصر و ياور دارد. البته اگر امام‌(ع) مي‌خواستند به اراده الهي همه دشمنان را مي‌توانستند نابود کنند ولي هدف اين بود که مشخص شود چه تعدادي از انسان‌ها به راه مي‌آيند و در اين مسير با امام همراه مي‌شوند. «هل من ناصر ينصرني» در حقيقت همين است. امسال با توجه به حوادث جهان و منطقه و خيزش جريان تکفيري اموي و شرايطي که بر کشور عراق حاکم است، عزاداري حضرت امام حسين (ع) پيام ويژه‌اي با خود به همراه دارد. يکي از مهم‌ترين اهداف جريان تکفيري و حاميان آن تسخير مجدد کربلا است. همانطور که مي‌دانيد از بعد از شهادت امام حسين (ع) تا قبل از پيروزي انقلاب اسلامي همواره عتبات اسير جريان غيرشيعي و غيرولايي بوده است. همين اسارت باعث مي‌شده تا پتانسيل اين حرم و قدرتي که مي‌تواند داشته باشد آشکار نشود. اما پس از پيروزي انقلاب اسلامي و خصوصا بعد از جنگ، کربلا آزاد شده است لذا هدف اصلي جريان تکفيري و حاميان آن تسخير مجدد کربلا است. از همين رو مي‌توان يکي از مهم‌ترين پيام‌هاي عاشورا را ايستادگي در مقابل جريان استکبار دانست. اين موضوع هم در کفر خفي مطرح است و هم در کفر جلي. از همين رو امسال محرم بايد خيلي باشکوه‌تر و خيلي دقيق‌تر ارائه شود. بويژه بايد بعد سياسي پيام عاشورا در همه جا مطرح شود. تمام مجالس عزاداري بدون استثنا لازم است محوريت بحث سياسي را داشته باشند؛ سياسي به معناي بعد اصلي کلمه نه مسائل حزبي و جناحي. مراد از سياسي بودن جلسات امام حسين(ع) هم اين است، کساني که در اين جلسات شرکت مي‌کنند مصاديق حسيني و يزيدي زمان را درک کرده باشند و حسين زمان و يزيد زمان خود را بشناسند.
يکي از موضوعات خيلي مهمي که درباره وقايع مرتبط با عاشورا و قيام امام حسين(ع) مطرح مي‌شود مساله «عزت» است. اساسا «عزت» چه جايگاهي در مفاهيم واقعه کربلا دارد؟
عزت عظيم‌ترين جايگاه را در مفاهيم کربلا دارد. عزت چيزي است که خداوند براي مومن قرار داده است. مومن شايد هر چيزي را از دست بدهد اما عزت خود را نبايد از دست بدهد. خب، نمونه همين موضوع در شرايط امروز درباره تعامل ايران با برخي کشورهاي جهان وجود دارد و اصراري که آنها دارند حقيقتش بيعت گرفتن از نظام اسلامي است.
يعني به دنبال نتيجه‌گيري نيستند؟
خير! اين کشورها در مقابل جمهوري اسلامي تنها به دنبال بيعت گرفتن از ايران هستند و موضوعات هسته‌اي و امثال آن همه بهانه‌اي بيش نيست. مراد اصلي غرب از بيعت گرفتن با جمهوري اسلامي ايران هم خدشه‌دار کردن عزت ايران است. غرب مي‌خواهد بگويد کسي با ما بيعت کرده است که اسرائيل را بپذيرد چرا که بيعت حقيقي را در اين مي‌داند. تا جايي که طرف مقابل غرب، گوساله سامري را تاييد کند. غرب در حقيقت دنبال اين است که از ما حرکتي ببيند که نشان دهيم در باطن هم غرب را تاييد مي‌کنيم. ببينيد! شما اين موضوع را در وقايع مربوط به کربلا هم به‌عينه مي‌بينيد. دشمن از امام حسين(ع) صرفا اين را نمي‌خواست که در ظاهر با او دست دهد و بيعت کند بلکه به دنبال نشانه‌اي بود تا حضرت اباعبدالله به مفهوم واقعي او را بپذيرد و موضع ذلت را قبول کند. البته استکبار در اين باره روند مشخصي دارد. در زمان معاويه کسي از امام(ع) بيعت نمي‌خواست و تنها به اين موضوع که قيامي صورت نگيرد بسنده مي‌کرد. اما در زمان يزيد که تفکرات ارتجاعي به اوج خود رسيد يک پله بالاتر مي‌رود و کار به اينجا مي‌رسد که عدم قيام امام(ع) را کافي نمي‌داند بلکه يزيد از امام(ع) بيعت باطني مي‌خواهد، يعني بيعتي که نشان دهد امام(ع) در باطن هم مخالفتي با يزيد ندارد. جريان باطل در قدم اول اکتفا مي‌کند به عدم مخالفت ظاهري و فيزيکي اما در قدم بعدي پيش‌تر مي‌رود و بيعت باطني مي‌خواهد و در پي اين است که مخالفت بالقوه شما را هم به عنوان يک خطر دروني از بين ببرد. بيعت يعني شما بايد يک عمل ذليلانه‌اي انجام دهيد تا قبول کردن باطني دشمن مشخص شود. ببينيد! توجه به اين نکته خيلي مهم است که البته مغفول هم مانده است؛ اينکه جريان کفر که نمونه بارز آن امروز آمريکا و اسرائيل لعنت‌الله عليهما هستند تنها به بيعت ظاهري اکتفا نمي‌کنند بلکه به دنبال نشانه‌اي هستند که شما ذلتي را بپذيريد تا يقين کنند شما در باطن هم با آنها همراه شده‌ايد و مخالفت نمي‌کنيد. اما عاشورا به ما مي‌گويد حتي در گرو از دست دادن جان هم نبايد اين عزت از بين برود.
حضرت امام حسين (ع) چه چيزي در عزت مي‌ديدند که صراحتا مردم را از ذلت نهي مي‌کردند؟ تا جايي که حتي حضرت اباعبدالله خودش و خانواده‌اش را نيز فداي از دست نرفتن عزت مي‌کند.
ببينيد! عزت در آموزه‌هاي اسلامي از مفاهيمي است که مومن اصلا اجازه تفويض آن را ندارد و نمي‌تواند تحت هيچ شرايطي آن را نقض کند. اين موضوع ربطي هم به شکست و پيروزي ظاهري ندارد. عزت اين نيست که شما مثلا در ظاهر حتما پيروز باشيد. شما در واقعه عاشورا ببينيد بدن حضرت اباعبدالله(ع) زير سم اسبان قرار مي‌گيرد اما در اوج عزت است. به عبارت دقيق‌تر براي حفظ عزت هيچ راهي جز مقاومت و استقامت وجود ندارد.
بعد از واقعه کربلا جريان ذلت بشدت به دنبال تحريف اين حادثه عظيم بوده است. به نظر شما مهم‌ترين اقدامي که جريان ذلت براي به انحراف کشاندن پيام کربلا کردند و مي‌کنند چيست؟
اين نکته بسيار مهمي است که به آن اشاره کرديد. جريان کفر و طاغوت در مقابل جريان حق از چند طريق مبارزه مي‌کند. يکي از اين طرق، مبارزه فيزيکي، عيني و آشکار است. اما مبارزه ديگري نيز وجود دارد و آن تحريف است. نمونه اين اقدام را مي‌توانيد درباره حضرت مسيح(ع) مشاهده کنيد که الان تحريف‌هاي مختلفي درباره آن حضرت صورت گرفته است. اما درباره ماجراي حضرت اباعبدالله (ع) جرياني که مستقيم و غيرمستقيم در وقوع اين حادثه و جرم بزرگ درباره امام حسين(ع) نقش داشته سعي دارد تصويري انحرافي از واقعه عاشورا نشان دهد. مهم‌ترين اقدام انحرافي در اين زمينه نشان دادن تصويري ذليلانه از قيام عاشورا است. شما اگر رگه‌هاي انحراف را در نقل‌هاي عاشورايي ببينيد در تمام موارد ذلت و بيچارگي را مي‌بينيد که البته علما متوجه اين مسائل هستند و در اين‌باره روشنگري مي‌کنند.
برخي اين سوال را مطرح مي‌کنند که آيا امام حسين(ع) نمي‌توانستند به طريق ديگري در کربلا عمل کنند؟ به عنوان مثال مي‌گويند مذاکره مي‌کردند و براي حفظ جان خود و اهل بيتشان «به هرقيمتي توافق» مي‌کردند. اين ديدگاه را چطور ارزيابي مي‌کنيد؟
کل حقيقت و روح کربلا نفي اين شبهه است. کربلا يعني مخالفت با توافق به هر قيمتي. اصلا اين چه معني دارد که بگوييم توافق به هر قيمتي؟ کساني که شعار توافق به هر قيمتي را مطرح مي‌کنند دقيقا برعکس پيام اصلي عاشورا سخن مي‌گويند. اگر قرار بود توافق به هر قيمتي درست باشد که هرگز عظمتي به نام عاشورا خلق نمي‌شد. شما در همان واقعه عاشورا به امان‌نامه‌ها توجه کنيد. اگر قرار بود به هر قيمتي توافق شود شايد هيچ خوني هم ريخته نمي‌شد اما آن امان‌نامه‌ها صددرصد بر خلاف عزت و عين ذلت بود. اين را هم بگويم که صلح حديبيه هم قابل مقايسه با اين موضوع نيست و فرق مي‌کند. آن يک عقب‌نشيني موقت و با حفظ تمام اصول الهي و اسلامي بود براي پيشروي بيشتر و با اين موضوع فرق مي‌کند. مساله‌اي رهبر حکيم انقلاب هم با عنوان نرمش قهرمانانه از آن ياد کردند اما موضوع عاشورا متفاوت است.

پاسخ بدهید

ایمیلتان منتشر نمیشود

لطفا مقدار صحیح را در کادر وارد کنید. *